به همین سادگی 5 ماه گذشت
عسلکم ،عزیز دلم سلام عزیزکم شما الان دیگه 5 ماهه شدی و شیطون بلا.... کلی می خندی ..... با خودت حرف میزنی .... با روروک سراغ گل میری و برگاشو می کنی.... وقتی می خوابی رو دستد می غلتی..... وقتی داری شیر می خوری یه دفع استپ میزنی و به چشای مامان زل میزنی ( در این لحظه هست که من فکر تمام دنیا مال منه و کلی خدا را شکر می کنم که خدا تو رو بهم داده) با دختر همسایمون آقای نظری که 4 ساله هست کلی رفیق شدی و وقتی باهات حرف میزنه ذوق می زنی و غش میری خنده..... راستی برای اولین بار هم شما با مهران پسر خاله رفتی شهر بازی لی لی پوت ولی فقط تونستی نگاه کنی. ...
نویسنده :
مامان مهدی رضا
15:06